محل تبلیغات شما
کاش میشد فهمید از تپش های هراس فاصله رنجیده ای، یا من از کوچ احساس تو از ییلاق نگاه خاطره بی خبرم! هر کجا هستی و هر بار با دویدن هایت از شن ماسه دیروز، دل به دریای خیالم می زنی بر سخره ام ریز سرگردانی خلیج شانه ات را که جزیره نجات من و تو همین تاباتاب دلتنگی هاست. **** زندگی رسم خوشایندی اگر بود، چشمان تو آن را فهمید! من که ابر بودم و قلب نوپای من از روز ازل می بارید!! **** شبیه شاعر باران به چشمان تو محتاجم! تو بگو دوستت دارم را چگونه ذوب در احساس غزل

آبرسانی قریه آبخور

شعر نو سروده خانم محمدی (هزاره)

عید سعید فطر مبارکباد

تو ,**** ,چشمان ,فهمید ,قلب ,ابر ,من از ,چشمان تو ,که ابر ,ابر بودم ,من که

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها